مامان میگه تو یه زنی
مبادا باز حرف بزنی
بگی گناهه من چیه
از ازادی دم بزنی
مامان میگه یه روز حوا
گول یه مار( ابلیس رو) خورد
پیش درخت عقل رفت
سیب بهشتو کند و خورد
میگه اگه درد می کشی
بخاطر گناه توست
گناه تو نمیشه گفت
کار حوا ،گناه توست
میگه اگه تو جامعه
آدم حسابت نکنن
این حقته بخاطر
یه سیب که کنده بود یه زن
آهای خدا بیا پایین
بیا رو خاک.بیا ببین
نگا بکن خون زنا
راحت می پاشه رو زمین
ببین چطور من که زنم
حتی نشد حرف بزنم
زخم زبون و سیلی ها
مهمون شده رو بدنم
اعصاب ندارم برین خونه تون :|