Tuesday, December 14, 2010

اخلاق سگی ...

متاسفانه یا خوشبختانه می وقتی میخوابم شدیدن اعصابم بهم میریزه با صدای زنگ تلفن بیدار بشم ...چندین بار سعی کردم خودم رو کنترل کنم ولی هنوز نتونستم این نحسی ای که بعد از بیدار شدن با صدای تلفن در اخلاقیاتم بوجود میاد رو از بین ببرم...ولی دیگه مساله ای پیش اومد که باعث شد برای این جریان یه فکر اساسی بکنم.

جریان ازین قرار بود که چند شب پیش ساعت 9 خوابیده بودم .ساعت 9 و نیم بود حدودن که موبایل گرامی ( لعن لله علی مخترعه و غیره) به صدا در اومد.می هم با اعصاب داغون بیدار شدم و رد تماس کردم که دوباره زنگ خورد...دیگه مجبور شدم جواب بدم در حالی که چشمهام سرخ خون بود و از دهنم آتیش پرتاب میشد گفتم بلی؟

_سلام خانوم خسته نباشی

من:علیکم.شما؟
_نشناختی؟

من:فرض محال میگیرم بچه ی همونی هستین که فکر می کنین باباتونه. عرایضتونو بفرمایید

_آخه عزیزم این چه طرز برخورده.ادم که نباید انقدر خشن باشه!

من:اولن که اگر همه ی مردم به مامان شما میگن عزیزم، دلیل نمیشه شما هم به خواهر مردم بگی عزیزم. دومن این وقت شب توقع دارین تشکر هم بکنم؟ اونهم وقتی هنوز نمیشناسم؟

_چند روز پیش تماس گرفته بودم برای سفارش طراحی اون سایت تجاری .اصلن ببینم مگر شما ماندانا نیستی؟

من:اوه اوه شمایید؟ نه اصن اشتباه گرفتین!

بعدم بی خدافظی گوشی رو قطع کردم.شانس آوردم بنده خدا باجنبه بود تازه صبحش زنگ زد معذرت خواهی و اینا..ولی هنوز که هنوزه تیکه میندازه واسه جریانات اون شب و هار هار میخنده

خلاصه نصیحت می کنم.شدیدن نصیحت می کنم وقتی با اخلاق سگی بیدار میشین جواب تلفن رو ندین.با یک عمر آبروتون بازی نکنین.والاه !